زیباترین روز مـــــــــادر
دختــــرک آرزوهای من ... امسال اولین سالی است که مــــادر شدن را با حس کردن دست و پاهای کوچــــک و نحیفت حس می کنم... وقتی سنگینی ســرت را بر روی شانه هایم حس می کنم و جرعه جرعه امید و آرامش می نوشم...چه سنگینی شیرینی... وقتی تنها در آغوش من آرام می شوی و کشتی پرتلاطم ناله های کودکانه ات در ساحل آغوش من لنگر می گیرد... وقتی ساعت ها چشم های پر فروغت را به من،به "مادرت" می دوزی و گویی سال هاست من را می شناسی... وقتی قلب کوچکت از شدت اضطراب با سرعت هر چه تمام تر می زند و کافی است تا تو را به قلبم بچسبانم و آرام آرام نوازشت کنم تا به خوا...